18 ماهگي
سلام گل پسر يك سال ونيم شدنت مبارك يازدهمين دندونت كه آسياب بالا هست هم چند روزي ميشه دراومده يك ماهي ميشه دنبال كارم اگه يه كار داخل شهر پيدا كنم ميرم سركار اونوقت مجبور ميشم تو هم بزارمت مهد حتما ميخواي بگي چه مامان بي معرفتي نه ..ولي اينطوري حس ميكنم ميتونم رفاه بيشتري برات فراهم كنم خودمم از اين افسردگي نجات پيدا ميكنم چند وقتي هست اعصابم داغونه همش به بابا گير ميدم غر ميزنم خلاصه نميزارم اونم آرامش داشته باشه بالاخره بايد يه كاري كنم اوضاع احوالمو از اين يكنواختي دربيارم ولي نگران تو هم هستم آخه جنابعالي به زور غذا ميخوري اگه بري مهد كه ديگه هيچي نميخوري الان پوست واستخوني اگه چيزي نخوري كه فكر كنم استخوناتم آب بشه شايدم اونجا به تقليد از بچه ها غذا خوردنو ياد بگيري .ميدوني وقتي بچه هاي هم سن وسالتو نگاه ميكنم كه چقدر بااشتها هستن وهمه چيز ميخورن آه از نهانم بلند ميشه تو هيچ خوراكي تو دهنت نميبري ديگه واقعا داري كلافم ميكني فردا وقت دكتر تغذيه گرفتم ميخوام ببرمت ببينم بايد با تو چي كار كنم
اينم عكساي شب يلدا كه به علت خواب آلودگي شما نتونستم عكس مناسبي ازت بگيرم