امير كسرا امير كسرا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
شایانشایان، تا این لحظه: 3 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

كسرا وروجك دوست داشتني شایان شیطون دوست داشتنی

ايستادن

سلام پسر گلم ديگه داري مردي ميشي برا خودت تقريبا 5 روز پيش واسه اولين بار بدون كمك خودت وايستادي ديروز هم 3 قدم خودت برداشتي قربونت برم كه داري مستقل ميشي پريروز برا ديدن ني ني بهاره دختر داييم كه تازه به دنيا اومده رفتم خونشون ني ني شون خيلي كوچولو بود باورم نميشد شما هم اينقدر كوچولو بودي وحالا ديگه خودت داري راه ميري به قول معروف روزگاره ديگه زود ميگذره ميخواستم موقع ايستادن ازت عكس بگيرم كه نذاشتي تا دوربينو ميديدي ميخواستي بياي بگيريش
28 خرداد 1392

ازدواج سمانه

سلام گل پسرم خوبي ديشب مراسم عقد كنان سمانه (دختر دايي من ) بود اين اولين باري بود كه توي اين 11 ماه به مراسم جشن ميرفتي آخه هميشه ميذاشتم پيش ماماني و من وبابا بدون شما ميرفتيم جشن ولي اين بار ديگه نميشد چون ماماني هم ميخواست بياد راستش ميترسيدم اذيت بشي و بي تابي كني ولي نه الحمدا... اذيت نكردي تازه خيلي هم خوشت اومده بود كنجكاوانه همه چيزو بررسي ميكردي شب خوبي بود . وقتي برگشتيم خونه منو بابا كه خيلي خسته بوديم ولي شما شاد وشنگول تازه بازيت گرفته بود وميخواستي بازي كني خلاصه يك ساعتي بازي كردي وبعد خوابيدي. سمانه جان وحسن آقا پيوندتان مبارك ...
10 خرداد 1392

3 در 1

سلام پسرم دوباره دير اومدم راستش پريروز يعني سي ويكم كه تولد بابا بود ميخواستم برايت پست بزارم ولي يه ويروس لعنتي اومد سراغ شما و دو روزي مريض بودي البته شديد نبود ولي خوب سرحال نبودي ديروز بردمت دكتر الحمدا... بهتر شدي يه تولد مختصر وخودموني برا بابا گرفتيم زیباترین چشم انداز تندیس نگاه توست و قشنگترین لحظه لحظه روییدن توست سالروز تولدت را با تقدیم یک سبد گل سرخ تبریک میگویم . . . گلم امروز تولد 11 ماهگيت هم هست ببين چه مامان زرنگي داري 3 تا مناسبتو يه باره مينويسه برات اگه كيكش كج وكوله شده ببخشيد اينو خودم درست كردم ومبتديم در ضمن امسال اولين ساليه كه پدر ميشي روز پدر هم مبارك   عزيز دلم 11 ماهگيت...
4 خرداد 1392

آتليه

سلام عسلم دو سه ماه پيش قرار بود ببريمت آتليه ازت عكس بگيريم ولي جور نشد امروز بالاخره فرصتش پيش اومد وبا بابايي برديمت عكاسي چون بد موقع نوبت داشتيم وشماهم خوابتو نكرده بودي سرحال نبودي و منو بابا با كلي دلغك بازي تازه باعث يه لبخند كوچولو رو لبت ميشديم تازه چند تاي آخرم گريت گرفتو ديگه نشد كه ادامه بديم ولي به هر حال چند تاييش خوب شد بعد از اينكه آماده شدن برات ميزارم . از ديروز برنامه تمرين راه رفتن رو به طور حرفه اي تو پارك وباكفش شروع كرديم البته اولين روز باعث خنده چند نفر هم شديم كه من دوست دارم شما زود راه بيافتي اينطوري تمرينت ميدم . واي مامان جان از غذا خوردنت چي بگم عزيز دلم اينقدر بد غذايي كه نگو ونپرس به زور بايد يه قاشق غذا...
29 ارديبهشت 1392

سال 92

سلااااااااااااااااااااااااااااااام پسر گلم بالاخره اومدم اونم بعد از 17 روز كه از سال جديد ميگذره پسري خيلي شيطون شدي ديگه هيچي توخونه از دستت به امان نيست دائم توخونه داري خرابكاري ميكني از در وديوار ميري بالا بعدم ميخوري زمين اونوقته كه مامان انگار برق 220 ولت بهش وصل كردن ميدوه مياد وپسرشو بغل ميكنه اونقدر قربون صدقت ميرم تا آروم بشي ولي مگه اين زمين خوردنا تو رو از كاري كه ميخواي بكني منصرف ميكنه ؟؟؟؟/// كارهاي جديد كسرا ( 1- ماشين ميشي اين شكلي بوم بوم بوم بووووووووم بوووووم 2- دالي ميكني 2- باي باي ميكني 3- كلاغ پر رو يه كم انجام ميدي ) ولي اي امان از شيطونيهات ............... كسرا سر سفره هفت سين  اينجا سرچسمه محلاته...
22 ارديبهشت 1392

10 ماهگي

سلام دردونه ي من باورم نميشه كه تو الان 10 ماهه شدي چقدر روزها داره تند ميگذره وقتي ميخندي بازي ميكني همش تو دلم ميگم خدايا پسرم هميشه شاد وسلامت باشه ، امروز براي مراقبت 9 ماهگي بردمت درمانگاه ماشاا... ماشا... خوب رشد كردي وزنت هم به حالت نرمال رسيده حالا ديگه 9 كيلو شدي قد ودور سرت هم خوب بود امروز از صبح كه از خواب بيدار شدي مدام داري دست ميزني (دس دسي دس دس دسي) تازه اين كارو ياد گرفتي بابا هم هر شب خواب ميبينه كه تو راه ميري حالا بايد ديد خواب هاي بابا كي تعبير ميشه نيس كه الان كم شيطنت ميكني واي از روزي كه راه بيافتي ............راستي راستي راستي ... چهار روز پيش تا دو تا دندوناي بالاتم درآومد . مراسم شكر بارون   ...
7 ارديبهشت 1392

آخرين ساعت سالي كه به دنيا اومدي

زمستون،بهار،تابستون و پاييز تو را مي خوام كه باشم از عشق تو لبريز (فقط همين از طرف بابايي) سلام گلم سال 91 با همه ي خوبي وبدي هاش داره تموم ميشه اشكال نداره پسرم اين آغاز اولين بهار زندگيته اميدوارم بهارهاي زيادي رو با سلامتي وخوشبختي آغاز كني خيلي خيلي دوست دارم    ...
30 اسفند 1391

نشستن

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به جوجوي گلم ، دسته گل من امروز تونست براي اولين بار بدون كمك به مدت 4 دقيقه بشينه وتلويزيون ببينه امروز 7 ماه و20 روزته  ميگن طرف از ديوار سفيد كاري ميره بالا حكايت تو شده عكساتو ببين خودت ميفهمي چه وروجكي شدي   اينم از اولين عيديت از طرف مامان نجمه وبابا عباس كه 20روز زودتر از عيد گرفتي         با اين بچه بايد چي كار كرد .............؟؟؟؟؟///!!!!!!!!!!!!!!!!!           ...
26 اسفند 1391

شيطنت

سلام پسرم هميشه دوست داشتم پسر شيطوني داشته باشم آرزوم براورده شد قربون پسرم برم كه تو خوابم جديه    باباجون فكر كنم كامپيوترت مشكل سخت افزاري داره البته اينجور تعميرات خوراك منه نگران نباش   خوب اين شلوارم هنر مامانمه   من بزرگ بشم چي ميشم   ...
18 اسفند 1391